سرنوشت

البته تو روزگاری که یک نفر به خاطر یک سری مسائل حزبی و گروهی ˛ همه چیز را بعد از سالها همکار بودن زیر پا می گذارد دیگر جای گله ای نیست .

روزگاری که یک جوان به جرم برادر بودن از کارش بر کنار میشه ، حق و حقوقش خورده میشه.

 روزگاری که تا هستی همه سوارد میشن ˛ از پشتت بالا میرن ˛  به همه جا میرسند ˛ مثلا  فلان چیز نمونه میشن ˛ لوح تقدیر می گیرن˛ اما میدونم˛ گذشت زمان باعث فراموشی میشه وآنها همه این چیزها و خیلی چیزهای دیگه را فراموش کرده اند.

خوب تو این روزگار ما هم خدایی داریم ...